اصطلاحات عامیانه انگایسی
Test the water. تمام جوانب رابسنج/ بررسی کن/ در نظر بگیر
out with it! ~ اعتراف کن ، حرف بزن
The master of coin finds the money => عاقبت،جوینده یابنده است
to rub on a raw nerve. سوهان روح بودن
Drink up! ~ تا ته نوشیدن
what’s done is done ( کاریه که شده
humans are able to mistakes::انسانها جایزالخطا هستند
be in the loop (در جریان کاری بودن ، تو بازی بودن
the apple of sb’s eye نور چشمی
he was hopping mad ~ کُفرش در اومده بود
Filthy rich ~ خرپول
to grown into a… ~ مبدل شدن به
to a man ~ تا آخرین نفر
I can’t stand it نمیتونم تحملش کنم
He always pulls the wool over his friends eyes.
او همیشه سر دوستانش شیره می مالد
Know-it-all = همه-چیز-دان
a fly by night company ~ شرکت بی پروپا و قلابی شرکت هایی که طالب سود آنی هستند
mum’s the word ~ به گوش کسی نرسه،این سخن فاش کردنی نیست
hang on thereقوی باش
you perv me up …. داری منو دید میزنی
“shoo away” = چخ کردن (سگ)؛ پراندن (مگس و پرندگان)؛ شو کردن (بز و گوسفند)؛ هی کردن (اسب و خر و گاو)؛ راندن “shoo away” = چخ کردن (سگ)؛ پراندن (مگس و پرندگان)؛ شو کردن (بز و گوسفند)؛ هی کردن (اسب و خر و گاو)؛ راندن
a bad work man blames his tools. عروس بلد نیست برقصه می گه زمین کجه
wishes dont wash the dishes با حلوا حلوا کردن دهن شیرین نمیشه
no by any manner of means ~ به هیچ وجه،به هیچ نحوی از انحا
a heart to heart talk ~ صحبت بی پرده و صادقانه
you hit the nail on the head ~ زدی تو خال،درست حدس زدی،حدس صائبی زدی
I am out of my depth عقلم قد نمیدهد , سر در نمی اورم
go fly on your sky برو پی کارت
Peeping Tom پسر چشم چران
hung up on someone به کسی دل بستن
Curiosity killed the cat!!! فضولی موقوف
He can pull strings خیلی خرش میره)آدم کله گنده ایه
Jack of all trades master of none:همه کاره و هیچ کاره
It’s no skin off my nose ~ به من چه!،به هیج کجای من بر نمیخورد
be good enough to sign here ~ لطفا اینجا را امضا کنید
words fail me…~ زبونم بند اومد،زبانم از بیان آن قاصر است
he has a big mouth دهن لق است
he is a glutton for work خوره کاره
I couldn’t care less ~ ابدا” اهمیت نمیدهم،به من چه
he’s two timing his girlfriend! ~ به معشوقه اش! (دوست دخترش) خیانت می کند
i was under the impression that… ~ چنین تصور میکردم که
work like a charm (magic) ~ در یک چشم به هم زدن کار میکنه ، مثل جادو هست
through and t keep a civil tongue in your head! ~ حرف دهنت رو بفهم ، درست صحبت کن
hrough ~ کاملا،صددرصد
what’re you driving at?! (informal) ~ منظورت چیه؟
down in the mouth (informal) ~ پکر ،ناراحت ، تو هم بودن
Let sleeping dogs lie (saying) ~ بی جهت شر به پا نکن ، بگذار اوضاع آرام بماند
mark my words (old fashioned) ~ این خط و این نشون ،بالاخره به حرف من میرسی
tell that to the marines (US) ~ به کسی بگو که باور کند ، من که باور نمیکنم
a pain in the neck (informal) ~ شخص بسیار مزاحم،آزار دهنده
he has a mental block ~ ذهنش درگیر است ، فکرش اصلا کار نمی کند
lock, stock and barrel ~ هرچه هست و نیست ، تماما
put it down to experience ~ تجربه میشه واسَت
No dice ~ حرفشم نزن